ای که در انتخاب حیرانا ، بازگو دردِ خود فراوانا

اگر مکانی ویران دارید
بیا به حدیث انتخاباتی گوش کن

و اگر باهوش خود را تشویق کنید
شعر مرا فراموش نمی کنی

بذار بهت یک قصه بگم
همه اینها تازه و شاد است

زمان انتخابات نزدیک است
بین خوب و بد ، همه مرزها باریک است

دوست من بدون ترس و لرز انتخاب کن
شما فردی دانا و محبوب با دین هستید

اکنون خود را از مردم جدا نکنید
آن دور از سال ، معکوس شد

کشور دیگر درخشش ندارد ، تا تحقیق کند
شخصی در عمل ، که می خواهد احمق باشد

و دشمن هیچ تشویقی نمی کند
با عشق ، تعلیق انرژی را کم کنید

اگرچه هسته ای است ، اما ما قدرت داریم
برای مردم ، اما ما هیچ قدرتی نداریم

یا اینکه هنگام انتخاب هیرانا
درد خود را به وفور توضیح دهید

شهامت شما خوب است
بدون ماکرانا صحبت کنید

انتخابات نزدیک است
حالا شما باید به میدان بروید

انتخاب باز و سن عقیده است
مثل حکیم باش فتنا

کاندیدای شما در این شرایط
بیا به حرامانا

همه چیز در جیب شما خرد و خرد است
به شاگردان گفت

از ریاست جمهوری
دندانهای خوب خود را تیز کنید

یا برای به دست آوردن مجلس
همه جا می دود ، غر می زند

بقیه نفرات در این مسابقات
مثل لشکر اسیران

هیچ اصولی برای ما آب نیست
و نه اصلاح طلب ، نانا را دنبال کنید

نامزد خوب ، این روزها
در واقع گرسنگی مردان چنین است

باید زیاد جستجو کنید
برای یافتن این مسلمانان

این باید از جانب هرکسی بد باشد
نمایش بدون تفکر ، دست نیافتنی است

خوب بودن پرسش را بررسی کنید
دریاچه گرچه نه ، نادان است

فکر کنید انتخاب سنگین است
دوش را تکان ندهید

انتخابات مسیر موفقیت است
حامی این خدای مهربان

هر که انتخاب کند ، نادان است
قربانی در جاده بمان

زمان حساس برای انتخابات است
که از دورانا به ما رسیده است

با تشکر از شما با تشکر از شما
تو از این طریق زنده ای جانا

مرگ یعنی بستن چشمانت
مردی در میان مردان

مرگ یعنی بی معنی ، بی فکر
یکی را برای مرتب سازی انتخاب کنید

مرگ یعنی اگر نیایی
دیگری Raisana می شود

مرگ یعنی حذف مشکلی نیست
و پریدن به بالای آسانا

مرگ یعنی عشق خصوصی
او که بی عشق است حیوان است

هر چند مرگ به معنای زنده بودن شماست
در وسط دیوار زندان

مرگ در لحظه حضور یعنی این
از رسم رندانا فرار کنید

مرگ یعنی خوابیده ای
دشمن دانش هنوز بیدار است

مرگ به معنای هوش و خرد شما نیز هست
ترسیده از سایه ات

مرگ یعنی جدایی
از صفوف انقلاب ایران

مرگ یعنی بستن گوشهایت
بر تمام آموزه های مولانا

مرگ یعنی فکر تعطیلی
همه آنچه در پیش است ، بحران

مرگ یعنی جنگ افسانه است
حتی اگر توپ و اسلحه غرش می کند

مرگ یعنی جنگ ، جهل
بین ضعیف و شاخ

مرگ یعنی بهتر نبودن
گرچه گاهی اوقات پیش جولانا می روید

مرگ یعنی این در مواقع ضروری
شما نیستید ، در ممکن نیستید

مرگ یعنی جای کار مفید
تمام زندگی اش به خسرانا

مرگ یعنی دروغ می گویی
در مورد واقعیت نیز همین اتفاق نمی افتد

مرگ به معنای تکه های ممنوع است
در معده خود مقدار زیادی دارید

مرگ یعنی فکر کردن در مورد خود مردم
زیرا شما خیرخواه نیستید

شما زنده نیستید ، شما مرده اید
مرگ شما نمایان و پنهان است

زندگی آداب و رسوم خود را دارد
یاد آوردن؟ خوش آمدی

عشق یعنی صدای این قلبها
آن سوی دشت و کوهان

عشق یعنی نفس کشیدن
با لاله ها و گیاهان

عشق یعنی با من بودن
چه گدا ، همی ، چه سلطان

عشق یعنی منتظر هستی
به عشق من به تو گوش کن

عشق یعنی کشور من زیباست
شادانا در قلب و چشم ها

عشق یعنی در مواقع نیاز
قدرتمند ، شجاع بودن

عشق یعنی در صفوف مردم باشد
در کمال ایمان قدم بردارید

عشق یعنی کشور من زنده است
اما سگها همیشه زوزه می کشند

عشق یعنی عشق هنوز است
با انقلاب زندگی کن ، جوشانا

عشق یعنی با سلیمانی
مردم و انقلاب ، تابانا

عشق یعنی تابیدن نور
کشور من همه جا است

عشق یعنی انتخاب
نامزد خوب و مادر

عشق یعنی در صفوف مردم باشد
زودتر می روی ، زود باش

عشق یعنی چشمان باز
برای انتخاب ، ألأنا

عشق یعنی کور بودن هرگز
اکنون چشم ملت دو برابر شده است

عشق یعنی در روزگار عجیب
با روزگارانا باشید

عشق یعنی میدانی بودن
گرنباشی ، پشیمانی نشان می دهد

زندگی شما زیباست
اگر از قیمت انسان اطلاع دارید

تنها کاندیدا
همیشه ارزشش را ندارد ، خیلی زیاد

کاندیداتوری خیابان نیست
برای باز كردن دهان متكبران

نامزد نشدن پیام شماست
همه جا را بشویید ، ستودنی است

نامزدی در این زمان
مثل تیغ

گاهی ادعا می کند که بریده شده است
گاهی یکی از آنها به افغانستان می رفت

گاهی اوقات یک آتش شعله ور است
او دو دوست ، برایانا را پیدا می کند

نامزدی ترسناک است
برای کسی که تشنه است

تشنه قدرت
سلاحی برای برهانا

آنچه او می گوید منطق وجود دارد
به عبارت دیگر ، همیشه معتبر نیست

گاهی اوقات خوب است که یک کاندیدا شوید
من چیزی نداشتم ، شیطان

این روزها کاندید شوید
سرویس بیابانی وجود دارد

آن کویر خشک و بی آب
گاهی معلوم می شود بهارانا است

این عمل منوط به اخلاص است
اگر با جوانان هستید

آنچه از یک کاندیدا انتظار می رود
اگر فقط خطیبانا نباشد

یا همه محصولات ما را بگیرید
تقریباً به فریسانا

یا مجلس و ریاست جمهوری خود را تشویق کنید
چو برای خودش

یعنی برای هر دروغی
اسپانسر ، اما هیچ عنوان

یا به یک غریبه نگاه کنید
و اگر نه ، متاسف است

یا با ایده های بیهوده
کشور ویران شده است ، داغانا

یا با ناامیدی و کلمات ناپسند
همه حلقه ها آشفته شده اند

یا برای سوار شدن بر هر الاغی
چه کسی بیل خودش را ندارد

یا در یک کافه کنار جاده
ماتا بیگدار ، نارگیلا

یا هر روز در گزارش ها
غرق شوید ، مانند یک چوب کوه

یا اینکه مردم حتی شکایت دارند
لبخند عجیبی زد

اگر غریبه ای قدر آن را نداند
او این کار را عاشقانه انجام می دهد ، می رقصد

یا اگر از او انتقاد شود
او صداگذاری می کند و افغانستان

یا روزی احضار شود
او در خطر گریه است

و اگر جرم وی معلوم باشد
نقاط ضعف ، گناهان را انکار کنید

برو و نزد چنین شخصی برو
او مقصر غرامت نبود

انتخابات فرصت خوبی است
هرچه هست ، برهنه

او می خواهد حق خود را نشان دهد
و بمان ، قابل مشاهده است

با این وجود مردم نمی خواهند کار درستی انجام دهند
و همیشه چپ نیست

انتخابات ، انسان درست خواهد بود
با پاکی و خلوص باران

آنچه از شرق و غرب می ترسد
نزد حکیم گفت

که از کار او متحیر شده است
نمی توانم طنابها را دراز کنم

انتخابات ، چه کسی خواهد شد
که ریشه در قرآن دارد

از دل انقلاب سرچشمه می گیرد
و آن را فدای جسم و روح خود کن

چه کسی جز خدا نمی ترسد
در راه ، سربداران

او قطعاً یکی از افراد است
عاشق شهداست

برای دفاع از مردمش
با اخلاص ، یقین و عرفان

این شعر از “بشیر” پر از معنی است
دشمن و دوست ، او اعتراف می کند

آنچه او نگفت فاش شد
هرچه هست می دهم ، تاوانا

من مطمئن هستم که در روز روشن
او این آهنگ طوفان را می سازد

همه کسانی که Leak را می خوانند این را می دانند
این کلمات صادقانه تلفظ می شوند

هرکسی که بخواهد ، مشاوره دریافت کند
یا او نخواهد شد ، آسایانا

ما از این راه رهبر هستیم
در راه با سلیمان